امیررضاامیررضا، تا این لحظه: 16 سال و 9 ماه سن داره

مامان و امیر ناز

تقدیم به کسی که شکفتن هیچ گلی زیباتر از لبخند او نیست

سلام سارینای خوشگلم باورم نمیشه 1 سال گذشت و چقد زود گذشت. سال پیش درست اول اردیبهشت ماه چشمای خوشگلت و به روی دنیا باز کردی. خوب یادمه که چقد بابا و مامان نگران سلامتیت بودن و چقد خوشحال شدم وقتی تماس گرفتم و خبر سلامتی تو و مامانی و شنیدم. دلم می خواست از وبلاگ امیرجون تولدت سارینا خوشگلم و از راه دور به تو و مامان بابای مهربونت تبریک بگم ایشالا زودتر بیای و کادوی ناقابلت و بگیری. پیشاپیش این پست و تقدیم به تو نازم می کنم خیلی دلم می خواست در اولین تولدت باشم اما دوری راه این چیزارو هم داره. امیرجونم هم به خواهر خوشگلش تبریک می گه و دعا می کنم همیشه زنده و سلامت زیر سایه پدر و مادرت مهربونت به ...
31 فروردين 1391

ثبت نام در پیش دبستانی

سلام نازگلم امروز بعد مدتها تردید که کدوم پیش دبستانی بلاخره همراه مامان امیرمهدی دوست کلاس زبانت اسمتون و در مدرسه غیرانتفاعی نیکان نوشتیم. فدات بشم وقتی به عنوان مادرت تو دفتر مدرسه نشسته بودم فکر کردم که چقد زندگی زود می گذره انگار همین دیروز بود که مامانم واسم ثبت نام می کرد حالا من اومدم واسه پسرم! انگار همین دیروز بود که به دنیا اومدی خیلی زود هم وقت دانشگاه رفتنت می رسه ایشالا همیشه موفق باشی نازگلم                                  &n...
30 فروردين 1391

حیوانات امیر

سلام عزیزم اخه من از دست تو چیکار کنم که این همه عاشق اسباب بازی هستی اونم از نوع حیوانات هر جا میری می خوای اسباب بازی حیوانات بگیری بیشترشم تکراری الان می خوام عکساشو بذاریم که ببینی اندازه یه جنگل بزرگ حیوانات داری. یادمه وقتی خودم همسن تو بودم یک چهارم اینارو نداشتم اما چقد با همه تعداد کم تا مدتها سرگرم می شدم اما شما حتی یکساعت هم یک اسباب بازی براتون جالب نیس باز تا اسباب بازی فروشی می بینین یه کاری می کنین انگار اصلا اسباب بازی ندارین... اینم بقیه اسباب بازیهای مورد علاقه ات بقیه اسباب بازیهای امیر و تو ادامه مطلب ببینید   ...
30 فروردين 1391

بدون عنوان

این چند روز درگیر مهمونی دادن بودم و نشد بیام برات بنویسم نازم. این چند روز حسابی با بچه های مهمون ها خوش گذروندی و اتاقت و بهم ریختی. خدارو شکر کلی سرگرم شدی. بعد از مدتها اسکوتر تو که دو سال پیش برات خریدم و اوردم و کلی بازی کردی و خیلی دوست داشتی. بازم واسم یه نقاشی خوشگل کشیدی و گفتی و این گلا تقدیم به مامانم اینم یه رنگین کمان خوشگل فدای مهربونیت نازم امیر و ابوالفضل اولین تیپ تابستانه امیر ...
26 فروردين 1391

بازی با همبازی ها

سلام نازم. دیروز کلی بهت خوش گذشت. از صبح رفتیم خونه داییم و بعد خاله ام که تو عاشق بازی کردن با بچه های خاله ام که کی 8 و دیگری 9 ساله است . از صبح تا شب باهاشون بازی کردی و کلی بهت خوش گذشت.فقط صبح پسر دخترداییم ابولفضل که یه کمی شیطونه بود زیاد باهاش نمیشاختی و ازش عصبانی می شدی. خدارو شکر الان بیشتر یاد گرفتی تا با بچه ها کنار بیای اما یه وقتایی هم عصبانی می شدی و اینجور وقتها سریع اشکت در میاد. یه چند وقتیه تاکید زیادی به مرد بودنت داری و اگه کسی باهات شوخی کنه که دختری حسابی عصبانی می شی. کلا اون پسر اروم سال گذشته جاش و داده به یه پسر شیطون و پر انرژی که یه وقتایی که کاری می کنی که ادم حسابی عصبانی میشه ببخشید...
19 فروردين 1391

عید امسال به روایت تصویر

خداروشکر امسال تعطیلات خوبی داشتیم. عروسی دختر عموم هم باعث شد بیشتر خوش بگذره. امیر جونمم کلی عیدی گرفت. بماند که سر این عیدی گرفتن کلی ابروریزی کرد. اوایل هر جا بهش عیدی می دادن اول می پرسید با این میشه سک سک خرید وقتی می گفتن اره سریع عیدی و پس می داد و می گفت نه متشکرم من سک سک دوست ندارم فقط اسباب بازی می خوام حالا کلی بهش توضیح می دادم که عزیزم با این میشه 10 تا سک سک و اسباب بازی خرید در ضمن ادم هر چی بهش می دن باید تشکر کنه. خلاصه داستانی داشتیم . کلی هم کتاب داستان در اداب عید و مهمانی رفتن براش گرفتم. برعکس همه بچه کلا اصلا شیرینی و شکلات هم نمی خورد. کلا امیرم شکلات دوست نداره بجز یه نوع شکلات توت فرنگی که با پوسته قرمزش اون و می...
17 فروردين 1391

عیدتون مبارک

سال نو بر همه مبارک دیروز با امیر نازم تخم غاز نقاشی کردیم واسه سفره هفت سین. اخر شب هم با کلی ذوق وسیله سفره هفت سین خریدیم. پسرنازم کلی واسه تحویل سال ذوق زده بود و 10 بار بهمون تبریک گفت. براش بعنوان هدیه حیوانات ماداگاسکاری گرفته بودم و کلی ذوق کرد الانم که اومدیم خونه مادرجونش از عمه راحیل فوتبال دستی از عمه ناناز عروسک های اسموتی و از مادرجون لباس بن تن گرفت و حسابی ذوق زده شد. ایشالا همیشه شاد باشی گلم. تخم مرغ های رنگ شده توسط امیرناز امیر خواب الود کنار سفره هفت سین موقع رفتن مهمونی ...
1 فروردين 1391
1